گندم و سیب
با گندم و سیب کودتا کرد پدر
دیدی چه قیامتی به پا کرد پدر؟
تو شاهد ماجرای عصیان بودی
مادر تو بگو چرا خطا کرد پدر؟
عمریست برای من سوالی شده است
در کفش خدا چگونه پا کرد پدر؟
آن روز که قابیل مرا خنجر زد
بی تاب شد و خدا خدا کرد پدر
امروز اسیر گندمم سیب کجاست
با گندم و سیب کودتا کرد پدر
سلام
شعرت خیلی خوب بود . یعنی چسبیده بوندم به مونیتورا .خیلی قشنگ شروع شد . کاش دو بیت دیگه ادامه پیدا میکرد . به نظرم اگه مصراع اخرو عوضش کنی بهتر می شه . به قشنگی بیتای دیگه نبود . موفق باشی دوست عزیز بلاگ اسکایی .